پرسه می‌زنم در حوالیِ دلم

۱ مطلب با موضوع «حوالی زندگی» ثبت شده است


پرورش و رشد تو یه محیط ایزوله و عاری از میکروب برای هر موجود زنده‏ای امکان‎پذیره اگر هم تا آخر عمرش تو همون شرایط بمونه مشکلی براش پیش نمیاد ولی مهم اینه موجودی رو که ما پرورش دادیم چقدر توانایی مقابله با حمله میکروب‎ها داره چقدر مبارزه بلده تا چه اندازه مقاومه، وگرنه پرورش یه موجود ضعیف تو یه محیط ایزوله که کاری نداره. یه گونه‎ی مقاوم اگه رشد و نمو کنه ممکنه بتونه گونه‎های مقاومتری هم به وجود بیاره. 
حالا توی جامعه هم همینه یه عده تو محیط کاملا ایزوله بزرگ شدن، خانواده مذهبی، مدرسه مذهبی، حتی دانشگاه هم مذهبی بوده و هیچ وقت حرف مخالفی نشنیدن، بالاخره یه روز باید وارد جامعه‎ای که یکدست نیست بشن. اون روزه که باید نشستو تماشا کرد این آدم تا چه حد توانایی مقاومت داره. یه سری کلا از دست میرن، یه سری هم که کالا گوش شنیدن حرف مخالف رو ندارن سعی می‎کنن دوباره برن تو یه محیط ایزوله که اینبار خودشون برای خودشون درست کردن و این یعنی جدا شدن کامل از اجتماع یعنی سرشونو می‎کنن زیر برف تا چیزی نبینن، حتی سعی می‎کنن آدم‎های متعادل‎تر رو هم به سمت خودشون بکشن و از جامعه جدا کنن. (استثناء هم همیشه وجود داره )
 
به نظر من مهم اینه که بچه‎ها تو اون شرایط کاملا ایزوله بزرگ نشن، به قول قدیمیا یکم میکروبم لازمه تا آدم در برابر بیماری‎ها مقاوم بشه. معمولا بچه‎های مذهبی که تو خانواده نه چندان مذهبی بزرگ می‎شن و یا اونایی که یاد گرفتن حرف مخالف رو هم بشنون، فکر بازتری دارن و قدرت برقراری ارتباط با کسانی که مثل خودشون فکر نمی‎کنن رو دارن. این آدما می‎تونن روی طرف مقابلشون تاثیر مثبت بذارن و حتی افکار اون رو هم تغییر بدن، سعی می‎کنن حرف‎های جدید رو بشنون و با عقل خودشون و آموزه‎های دینیشون بسنجن و سبک سنگین کنن، این بین حرف‎های خوب و مفید هم ممکنه بشنون که باعث می‎شه درک درست‎تری نسبت پیرامونشون پیدا کنن و یاد می‎گیرن اول فکر کنن و با دلیل و منطق اون حرفو بپذیرن یا رد کنن. 
 

خط کشی بین آدم‎ها اصلا خوب نیست. شنیدن حرف مخالف حتی اگه با اعتقادات ما در تضاد باشه بهتر از نشنیدن اون حرفه، وقتی نشنویم فکر می‎کنیم همه مثل ما فکر می‎کنن و ما روز به روز از واقعیت دور می‎شیم.