- ۹۱/۰۹/۲۳
- ۰ نظر
خسته نشدی از این همه دویدن و نرسیدن؟! بگذار کمی هم سرنوشت تو را این سو آن سو کند.
بیا و چندی کنار پنجرهی این قطار در حرکت بنشین و به گذشته فکر نکن. چشم بدوز به دورترین منظرهی قاب پنجره، همراه شو با خندههای از ته دل کودک کوپه بغلی، کمی هم پنجره را باز کنی تا هوای سفر داخل شود بهتر است. مسیر طولانیست...
دل خوش کن به چای نیمه گرم نه چندان خوش طعمی که همسفرت برایت ریخته، لذت ببر از صدای تلق تلوق قطار، و هر ایستگاهی که توقف میکند را به خاطر بسپار. به صدای قدمها گوش کن، لحظهی پیاده شدن تو هم خواهد رسید ...
- ۹۱/۰۹/۲۳