پرسه می‌زنم در حوالیِ دلم

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

این زمستان هم رفت.

کاش جوانه‎ای، نغمه‎ای، شوری، عشقی در دل داشتم تا من هم همراه بهار می‎شدم، همپای شکوفه‎هایش هم صدای ترانه‎هایش. 

کاش می‎شد دوباره از نو شروع کرد، از نو زنده شد، از نو دل بست به تمام دنیای کوچک پشت دیوارها و درها.

هنوز بهار را دوست دارم. هنوز به آغاز ایمان دارم، حتی اگر تمام سهم من از بهار گلدان کوچکی باشد با گلی تنها...


درد مرا به حرمت گل چاره کن طبیب!

                       دارد بهار می‎رسد و عاقلم هنوز...




پ.ن اول: سال نو پیشاپیش مبارک.

پ.ن دوم: فکر کنم شعر از  "سعید سلیمان پور ارومی" باشه.